باورهای درست و نادرست درباره خوردن آب
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۳۸۲۴
بسیاری از باورهای اشتباه در مورد نوشیدن آب طی سالهای اخیر پراکنده شده است. در این مطلب سعی داریم بر اساس آخرین یافتههای علمی به بررسی باورهای درست و نادرست در این مورد بپردازیم.
به گزارش مشرق، اگر فقط یک توصیه برای سلامتی وجود داشته باشد که همه افراد با آن موافق باشند این است که نوشیدن آب برای سلامتی مفید است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل خیلی مهم است که همیشه بدن ما در وضعیت هیدراته یا سیراب باشد. ما به طور طبیعی از طریق عرق و ادرار و حتی تنفس آب از دست میدهیم. پس نیاز داریم زیاد آب بنوشیم تا مایعات از دست رفته بدن را جبران کنیم؛ اما پیرامون این مسئله که چقدر باید آب بنوشیم بحثهای زیادی وجود دارد. اینکه آب خالی بنوشیم یا با چیزهای دیگری ترکیبش کنیم، اینکه از کجا بدانیم بدن ما به آب بیشتری نیاز دارد یا خیر و خیلی از پرسشهای دیگر.
بسیاری از باورهای اشتباه در مورد نوشیدن آب طی سالهای اخیر پراکنده شده است. در این مطلب سعی داریم بر اساس آخرین یافتههای علمی به بررسی باورهای درست و نادرست در این مورد بپردازیم.
شاید شنیده باشید که نوشیدن هشت لیوان آب در روز یک استاندارد برای همه افراد است، اما اینطور نیست. نیاز بدن هر کسی به مایعات بسته به سن، جنسیت، میزان فعالیت بدنی و سایز بدن میتواند متفاوت باشد. بهعنوان یک اصل کلی توصیه میشود روزانه خانمها حدود ۱۱ فنجان و آقایان حدود ۱۶ فنجان مایعات بنوشند (نه فقط آب). این میزان شامل هم نوشیدنیها و هم غذاها میشود، زیرا غذاها حدود ۲۰ درصد از نیاز بدن ما به مایعات را تامین میکنند.
هیچکس نمیداند این ایدهی ۸ لیوان آب در روز از کجا آمده، اما چیزی که الان لازم است بدانید این است که این میزان ثابت نیست و مایعات هم فقط آب نیست.
هرچند آب لزوما خنثیکنندهی سموم نیست، اما کلیههای ما از آب برای دفع برخی از ضایعات استفاده میکنند. اگر به اندازه کافی آب ننوشید، کلیهها مایعات کافی و مورد نیاز برای انجام درست وظیفهی خود را ندارند. اگر بدن آب کافی نداشته باشد، ضایعات متابولیکی به طور موثر از بدن خارج نمیشوند. درنتیجه سموم به جای اینکه دفع شوند در بدن میمانند.
باور اشتباه: همیشه آب معدنی بهتر از آب شیر است
عجیب نیست که مزهی آب معدنی را به آب شیر ترجیح دهید، اما به این معنی نیست که آب معدنی برای سلامتیتان بهتر است. آب معدنی لزوما از نظر کیفیت در مقایسه با آبی که از شیر میآید بهتر نیست. حتی گاهی آب شیر میتواند مفیدتر از آب معدنی باشد. آب لولهکشی حاوی فلوراید است. فلوراید مادهای معدنی است که میتواند به پیشگیری از پوسیدگی دندانها و سلامت دهان کمک کند.
البته این نکته را هم خوب است بدانید که آب لولهکشی در ساختمانهای قدیمی ممکن است آلوده به مس و سرب و باکتری باشد؛ بنابراین اگر به آب لولهکشی که مصرف میکنید مشکوک هستید، توصیه میکنیم از فیلتر مخصوص آب آشامیدنی استفاده کنید.
باور اشتباه: نوشیدن آب باعث میشود پوستتان مرطوب بماند
هرچند این باور بسیار جاافتاده که اگر زیاد آب بنوشید، پوستتان جوان و درخشان میماند، اما واقعیت این است که میزان آبی که مینوشید ارتباط بسیار اندکی با ظاهر پوستتان دارد. نوشیدن آب زیاد جلوی خشکی پوست را نمیگیرد مگر در شرایطی که واقعا دهیدراته باشید. اساسا میزان رطوبت پوست ربطی به فاکتورهای درونی ندارد. بلکه فاکتورهای بیرونی مثل پاکسازی پوست، محیط و ویژگیهای پوست تعیین میکنند پوست چه اندازه خشک باشد یا خشک خواهد بود.
در واقع فقط نوشیدن آب به تنهایی نمیتواند جلوی خشکی پوست را بگیرد. پوست خشک به کم بودن سطح چربیها و لیپیدها در غشای پوست مربوط است و از آنجایی که لیپیدها کمک میکنند آب کمتری از بدن از دست برود، اگر لیپید کافی نداشته باشید، حتی نوشیدن آب زیاد هم نمیتواند جلوی خشکی پوست را بگیرد.
باور درست: نوشیدن آب کافی به کاهش وزن کمک میکند
نوشیدن آب به خودی خود باعث کاهش وزن نمیشود، اما میتواند به این فرایند کمک کند. آب میتواند جای دیگر نوشیدنیهای پُرکالری در رژیم غذاییتان را بگیرد و باعث شود به طورکلی کالری کمتری دریافت کنید. ضمنا آب به شما احساس سیری میدهد، بنابراین ممکن است در هر وعده کمتر غذا بخورید. به همین دلیل گفته میشود کسانی که قبل از غذا آب مینوشند، کمتر غذا میخورند.
ضمنا شواهد علمی نشان میدهند نوشیدن آب در متابولیسم بدن نقش دارد. یافتهها نشان میدهند نوشیدن آب بیشتر طی روز منجر به کمی افزایش در کالری سوزی طی روز میشود، اما هنوز به تحقیقات بیشتری نیاز است.
باور اشتباه: زردی ادرار نشانهی کمآب بودن بدن است
همیشه هم زرد بودن ادرار نشانهی کمآبی بدن نیست. ادراری که به رنگ زرد تیره یا کدر است ممکن است علامت کمآبی بدن باشد. کلیهها ضایعات را فیلتر کرده و آب و دیگر مواد مفید را از خون جذب میکنند، بنابراین حجم و غلظت ادرار خروجی را کنترل میکنند.
تحقیقات نشان میدهد دهیدراسیون بدن منجر به افزایش غلظت ادرار میشود و آن را به رنگ زرد تیره درمیآورد. ادرار شما باید در حالت نرمال زرد روشن باشد. البته فاکتورهایی مثل مصرف مولتیویتامین هم میتوانند باعث زردترشدن ادرار شوند.
پررنگ بودن ادرار میتواند نشاندهندهی چیزهای دیگری هم باشد و فقط مربوط به کمآبی بدن نیست. اگر متوجه شدید رنگ ادرارتان ناگهان تغییر کرده یا حتی بعد از نوشیدن آب و مایعات باز هم تیره است، توصیه میکنیم به پزشک مراجعه کنید و بعضی از اختلالات کبد و کلیه هم میتوانند باعث تیرهشدن ادرار شوند.
باور اشتباه: اگر تشنه هستید پس بدنتان دهیدراته است
اگر شروع کنید به احساس تشنگی کردن طبیعی است که فورا آب مینوشید، اما تشنگی لزوما به این معنی نیست که بدنتان کمآب شده است. معیار هیدراته بودن بدن، غلظت مواد شیمیایی محلول در بخش مایع خون شماست. تحقیقات دریافته افزایش این غلظت حتی به اندازه یک درصد هم میتواند در شما احساس تشنگی ایجاد کند.
اما دهیدراسیون واقعی مسئلهای بسیار جدیتر است که علائم دیگری هم دارد، مثل تشنگی بیش از حد، کم ادرار کردن، خستگی، بیحالی و سرگیجه. پس هر وقت احساس تشنگی کردید به دیگر علائم نیز توجه کنید.
باور اشتباه: شما برای یک عملکرد خوب ورزشی به نوشابههای ورزشی نیاز دارید نه آب
هرچند تبلیغات بسیار جذاب و وسوسهبرانگیزی درمورد نوشابههای ورزشی وجود دارد، اما در بیشتر موقعیتها، آب همان چیزی است که بدنتان نیاز دارد تا عملکرد ورزشیتان خوب باشد. مایعات کافی، خصوصا آب، برای هر ورزشکاری در هر سن و شرایطی بسیار بسیار مهم است و شیوهای است که بدن مواد مغذی و انرژی لازم را انتقال میدهد و جلوی بالارفتن زیاد دمای بدن ورزشکار را میگیرد.
از سویی دیگر، افرادی که در رقابتهای سخت ورزشی شرکت میکنند واقعا ممکن است به نوشابههای ورزشی جهت تکمیل آبی که مینوشند نیاز داشته باشند تا الکترولیتهای از دست رفته بدن بهواسطه تعریقهای زیاد و طولانی را جبران کنند.
نوشابههای ورزشی را میتوانید قبل، حین و بعد از ورزش مصرف کنید تا سطح گلوکز خونتان را حفظ کنید، به عضلاتتان سوخت برسانید و ریسک دهیدراته شدن و افت خطرناک سدیم را پایین بیاورید. اما این توصیه شامل حال همه افرادی که ورزش میکند (مثلا باشگاه میروند) نمیشود.
باور درست: این احتمال وجود دارد که بیش از حد آب بنوشید
افرادی که به یک سری از عوارض دچارند در صورتی که زیاد آب بنوشند ممکن است در معرض مشکلاتی قرار بگیرند. مثلا افرادی که بیماری قلبی یا فشارخون بالا دارند، و یا کسانی که دچار تورم پاها هستند باید به اندازه آب بنوشند. اگر سابقه مشکلات کلیوی دارید، خصوصا اگر پیوند کلیه شدهاید باید نسبت به میزان آبی که مینوشید دقیق باشید.
اینکه آب ِ زیاد یعنی چقدر، بستگی به فرد دارد و برای همه میزان یکسانی را نمیتوان بیان کرد. نیاز بدن هر کسی به آب متفاوت است و به وزن، قد، سن، میزان فعالیت بدنی و محیط بستگی دارد. مثلا کسی که زیاد عرق نمیکند نسبت به کسی که زیاد عرق میکند به آب کمتری نیاز دارد. علائم نوشیدن آب زیاد شامل تهوع و استفراغ، سرگیجه و مشکلات تعادلی میشود.
باور درست: نباید از بطری پلاستیکی آب معدنی دوباره استفاده کنید
بطریهای پلاستیکی آب میتوانند برای کسانی که عادت دارند این بطریها را بارها و بارها استفاده کنند خطراتی داشته باشد. این بطریها بعد از چند بار استفاده، مواد شیمیایی را وارد آب میکنند. این مواد شیمیایی برای سلامت انسان مضرند.
ضمنا بطریهای پلاستیکی درصورتی که به درستی تمیز نشوند میتوانند معدن باکتریهایی باشند که از دهان وارد شدهاند. بیشتر بطریهای آب، یکبارمصرف هستند و اگر قصد دارید از بطری آب بارها استفاده کنید، سراغ موادی مثل استیل بروید که تحمل بیشتری دارند و به راحتی خراب نمیشوند.
منبع: تبیان
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت آب سلامت اخبار سلامتی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت نوشابه های ورزشی باور اشتباه نوشیدن آب آب معدنی بطری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۳۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آدینه با داستان/ چی از آسمان افتاد؟!
داستان کوتاه
مریم رحمَنی
یک چیز سنگینی پرت شد توی حیاط. درست زیر پنجرهی اتاق خواب. از خواب پریدم و اولش فکر کردم خوابی دیدهام.مثل وقتهایی که خواب میبینم و بلافاصله بعد از بیدار شدن دنیای خواب و بیداری را نمیتوانم از هم تفکیک کنم.
پردهی پنجره را کنار زدم و توی تاریکی مطلق حیاط هیچ چیز ندیدم. بیاختیار دست کشیدم به تشک تخت و دستم که به جسم گرم جمشید خورد، بی که برگردم و نگاهش کنم، پتو را کشیدم تا زیر چانهام و سعی کردم دوباره بخوابم. چشمهایم بسته نمیشد و مدام تصویر مردی قوی هیکل میآمد جلوی چشمم که با نقاب مشکی و چاقوی تیز توی دستش بالای سر من و جمشيد ایستاده و... . هی چشمهایم را باز میکردم و سعی میکردم با تکان خوردن جمشيد را بیدار کنم، اما حالا بعد از گذشت یازده سال دیگر فهميده بودم این شکل خروپف کردن پشت سرش خواب عمیقی است که با این تکانها، حتی با افتادن احتمالا یک هیکل درشت مردانه توی حیاط نمیشود بیدارش کرد.
نور چراغ توی حیاط هی خاموش و روشن میشد و داشتم فکر میکردم کاش برای عوض کردنش بیشتر پافشاری کرده بودم یا لااقل خودم میرفتم یک لامپ میخریدم و خودم عوضش میکردم، حالا مگر عوض کردن یک لامپ چقدر کار دارد که من این چیزها را بیاندازم گردن جمشید و او هم هربار با گفتن جملهی "چقدر جدیدا حساس شدی"، از زیرش شانه خالی کند و مثلا بگوید فعلا که نور دارد!
لای پنجره باز بود و سوز تندی میآمد توی اتاق که برای هوای اردیبهشت ماه زیادی سرد بود. بالاپوشم را از روی پشتی صندلی برداشتم و انداختم روی دوشم.
برگهای درخت اکالیپتوس توی خیابان که نصفش کشیده شده بود توی حیاط خانهی ما، همینطور داشتند تکان میخوردند و یک صدای خشخش ریزی توی هوا میرقصید.
بوی دود سیگار از کنار بینیام رد شد و بیهوا سرم را بالا گرفتم و دنبال ماه توی آسمان گشتم. در هوای آلودهی مرکز شهر و وسط اینهمه شلوغی کمتر پیش میآید ماه را گوشهای از آسمان ببینم. با زن همسایهی طبقهی بالا که آمده بود دم پنجره و سیگار میکشید چشم تو چشم شدم. سرم را به علامت سلام تکان دادم و بالاپوشم را از دو طرف هی کشیدم فقط برای اینکه کاری کرده باشم. چون آنقدرها که تصور میکردم باد سردی نمیوزید.
-شما هم خوابتون نمیاد؟
- یه صدایی از توی حیاط شنیدم، اومدم پیاش!
همزمان گوش تیز کردم که صداهای اطرافم را بهخاطر بسپارم.
- من هیچ صدایی نشنیدم!
-مطمئنید؟ صدای وحشتناک افتادن یه چیزی از پشت بوم بود.
کلمهی پشت بام در لحظه روی زبانم چرخید وگرنه اصلا چه میدانستم آن "چیز" احتمالا سنگین از کجا افتاده روی زمين.
به شازده کوچولو فکر کردم و دوباره فکر کردم آن صدا برای شازده کوچولو بودن زیادی بزرگ بود.
زن گفت: چای یا قهوه میخورید؟
گفتم: این موقع شب نه! خوابم میپرد و تا صبح باید داستانسرایی کنم!
از حرف خودم خندیدم و گمان کردم حرف بامزهای زدهام، چهرهی بیتفاوت زن از آن فاصله و زیر نور کم رمق ماهی که اصلا نمیدانستم کجاست خندهام را جمع کرد و دوباره بالاپوشم را از دو طرف کشیدم به خودم.
زن گفت: شبها خیلی طولانیاند.
و دیدم که سیگار دیگری روشن کرد. روی نیمکت کهنهی وسط حیاط نشستم تا راحتتر بتوانم به حرفهایش گوش کنم. گردنم درد گرفته بود.
-شاید بهتر باشد از اول غروب دیگر چای یا قهوه نخورید!
-پس چکار کنم؟
- من و همسرم فیلم میبینیم. گاهی بازی میکنیم. منچ و مارپله.
دوباره خندیدم و دوباره خندهام را و بالاپوشم را جمع کردم.
- فیلمهای توی خیابان را هر روز میبینم. فیلم زندگی خودم را هرشب مرور میکنم. فیلم به چه کارم میآید.
داشت لابلای برگهای اکالیپتوس دنبال چیزی میگشت.
- ها... بیا... اومد بالاخره
-چی اومد؟
-ماه! خودتم داشتی دنبالش میگشتی.
از روی نیمکت بلند شدم و آمدم نزدیک ساختمان روی پنجهی پا و دیدمش. عینکم را نزده بودم و چیزی که میدیدم مجموعهای ابری از نور زرد بود. خب همین هم غنیمت بود. اینکه من درست نمیدیدمش دلیل بر درست نبودنش نبود.
-قشنگه.. نه؟
-خیلی
-فکر کن یه چیز گرد خیلی بزرگ وسط آسمون همینجور معلق وایساده، خود تو هم روی یه چیز گرد خیلی بزرگِ معلق وایسادی! اون تو رو نگاه میکنه، تو اونو.
صدای گوشخراش یک موتور سیکلت برای چند لحظه ارتباط کلامی ما را قطع کرد.
دستم را گذاشتم پشت گردنم و پرسیدم: شما صدای افتادن چیزی را از آسمان نشنیدید؟
- شاید شازده کوچولو بوده و با صدای بلندی خندید. آنقدر صدای خندهاش بلند شد که فکر کردم حتما جمشيد از خواب می پرد.
-برای صدای شازدهکوچولو زیادی بزرگ بود آخه
-گفتی قهوه نمیخوری؟
حتی منتظر جوابم نماند. پنجره را بست و چراغ را خاموش کرد.
یک برگ اکالیپتوس از روی زمين برداشتم و با دستم خردش کردم. بوی عجيبی دارد و هربار که همچین بوهایی به هم میخورد تصمیمهای عجیبی برای خانهداری میگیرم. مثلا اینکه چند برگ ازش بچینم و ببرم خانه و شبها دمنوشهای خوشمزه درست کنم. یا اینکه فردا عصر حتما کیک هویج درست میکنم و برای همسایهی طبقهی بالا میبرم و باهاش دوست میشوم. یا از این به بعد حتما توی قوری چای عناب میریزم.
برگها را از توی دستم ریختم کف حیاط.
توی آشپزخانه صدای سوت کتری بلند شد. جمشيد با قیافهی یک قاتل فراری نشسته بود پشت میز و یک صدای ممتد زشت را با جعبهی خالی کبریت در میآورد و هی زیر لب میگفت انگار یه دسته غاز وحشی حمله کردن تو اتاق خواب! صدای کشیده شدن پایهی صندلی از جایم پراند و جمشيد درست روی لبهی درگاهی آشپزخانه رویش را بهسمتم برگرداند و گفت: یادته گفته بودی وقتی بچه بودی یه دسته غاز وحشی از وسط کوچهتون رد شدن و تو ترسیدی؟
گفتم آره. اولینبار بود که یکی از بچههای کوچه داشت ماجرای قتل اميرکبير توی حمام فین رو تعریف میکرد.
- و تو فکر کردی قاتلهای امیرکبیر حمله کردن!
قهقهه زد و محکم خورد به در آشپزخانه. از صدای کوبیده شدن در به دیوار تکان سختی خوردم و پشت گردنم تیر کشید.
بعد خودش را جمع کرد و صورتش را جدی کرد و گفت:
-حق داشتی! حملهی غازهای وحشی خیلی ترسناکه!
قوطی نسکافه و جعبهی چای کیسهای کنار هم و هر دستم روی یکیشان.
یا باید چای میخوردم یا یک قهوهی فوری.